سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
ارزش مرد به اندازه همت اوست و صدق او به مقدار جوانمردى‏اش و دلیرى او به میزان ننگى که از بدنامى دارد و پارسایى او به مقدار غیرتى که آرد . [نهج البلاغه]
 
امروز: پنج شنبه 103 اردیبهشت 6


 نوشته شده توسط شیرین شایان پناه در جمعه 87/10/27 و ساعت 10:6 عصر | نظرات دیگران()

آنجه در اینجا مشاهده می کنید راههایی برای افزایش میزان شادی شماست فقط هر چند روز آنها را مرور کنید یا آنها را به خاطر بسپارید تا اثر بخشی آنها را دریابید.

خوشحالی و غمگینی را می توانید خود انتخاب کنید. پس خوشحالی را انتخاب کنید.

هر روز سه انسان را ستایش کنید.

در صورت امکان طلوع خورشید را تماشا کنید.

اولین نفری باشید که سلام می کنید.

اگر افرادی را دوست دارید، برای گفتن آن وقت را تلف نکنید.

با همه به گونه ای رفتار کنید، که دوست دارید با شما رفتار کنند.

هیچگاه تسلیم کسی نشوید و آنگاه است که معجزه رخ می دهد.

سعی کنید هر روز اسم افرادی را به خاطر بیاورید.

از نطر فکری خشن و از نظر احساسی نازک دل باشید.

از آنچه باید مهربانتر باشید.

بدانید یکی از بزرگترین نیازهای محیطی نیاز به قدر دانی است.

به قول خود وفا کنید.

یاد بگیرید حتی زمانکه احساس خوبی ندارید، خود را بشاش نشان دهید.

هر چیز بهتری را که پیدا می کنید رها کنید.

به خاطر داشته باشید برنده ها کارهایی را انجام می دهند که بازنده ها می خواهند آن کار را انجام دهند.

وقتی به سر کار خود می رسید، اجازه دهید اولین چیزی که به زبان می آورید باعث افزایش روحیه همکارانتان شود.

تحت تاثیر اهدافتان زندگی کنید.

کلنجار ررفتن با گذشته را متوقف کنید.

خوب بزن بریم


 نوشته شده توسط شیرین شایان پناه در جمعه 87/10/27 و ساعت 9:42 عصر | نظرات دیگران()

هشت روش موثر در بازسازی حافظه

آیا اخیرا فراموش می کنید , دسته کلید خود را کجا گذاشته اید؟ داخل اتاق میشوید بدون اینکه بدانید برای چه کاری به آن سمت میروید؟
آیا بعد از ریختن چای در استکان قوری را در یخچال می گذارید؟ شماره تلفن منزل خود را فراموش می کنید ؟

نگران نباشید! متخصصان معتقدند که استرس های روزمره تا حدی مغز انسان را تحت تاثیر قرار می دهند که کم حافظگی را به وجود می آورد.

ادامه مطلب...

 نوشته شده توسط شیرین شایان پناه در جمعه 87/10/27 و ساعت 9:21 عصر | نظرات دیگران()

آن شور شگفتی که سرت را به نی انداخت

هنگامه ی بنیان کنی از عشق، پی انداخت

هم دود و دمار از ستم شام بر آورد

هم گرد فنا در هوس «ُملک ری» انداخت

خصم آمده بود آه تو را جشن بگیرد

آه تو عزا در همه ی جشن وی انداخت

آتش زده ام در همه ی بال و پر خویش

در جان من این ولوله را عشق، کی انداخت؟

از لحظه ی آتش زدن خیمه ی سبزت

آن لحظه که غم زلزله «فی کلِّ شی» انداخت

نامت می گلگون حقیقت طلبان است

ماه تو گذار لب ما را به می انداخت

گرم است دلم گرچه زمستان غریبی است

این بار محرّم سفرش را به «دی» انداخت


 نوشته شده توسط شیرین شایان پناه در پنج شنبه 87/10/26 و ساعت 11:34 عصر | نظرات دیگران()
درباره خودم
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 0
مجموع بازدیدها: 3626
جستجو در صفحه

خبر نامه